... خودنویس یعنی دنیای واقعی فردا با بودن در مجاز امروز به شرط آنکه واقعی بمانی....
درباره من
راحت و آرام قدم می زنم
با نگاهم فکر می کنم
با سرم جواب می دهم
و با قلمم خواهم نوشت
------------------------
علیرضا اسم کوچیکمه.صدر هم به معنای بالاست.عادت به قسم خوردن ندارم اما هر آنچه که می نویسم برگرفته از تعلقات روحی و نیازهای درونیم است که ضرورت نوشتنشان را حس می کنم! اما می گویم که بدانند:
دنیای واقعی فردا یعنی بودن در مجاز امروز به شرط آنکه واقعی بمانی....
ادامه...
شاید که دگر میکده را باز نبینم ساقی بده جامی که گرفتار تو باشم غروب ، دلتنگی ، یک دنیا خستگی ، یک عمر دلواپسی و یک دل متلاطم ! بدترین لحظه تو ایام زندگی اون لحظه هایی است که آدم ها با هم و دور از هم باشن ، بدون هیچ دلیل قانع کننده و موجهی ! خیلی سخته ! مثل تشنه بودن و آب داشتن دردست و ممانعت از خوردن اونه ! یه جور جهنمه ،یه جور دیوونه شدنه !فکر کنم که آدم ها هر چی دارن حاضرن بدن تا یه لحظه هم در این وضعیت قرار نگیرن ! بعضیام برعکس ! اصلاْ سرشون درد میکنه برای دلتنگ شدن ! اما چه خوب ، چه بد ، ما آدم ها نباید یه چیزو فراموش کنیم : تکلیفمون رو برای خودمون و برای بقیه روشن کنیم ! تا همه قدرت انتخاب کردن داشته باشن که تو این لحظه ها قرار بگیرن یا نگیرن ! غروبا یادت می افتم یاد اون چشمات می افتم یاد اون حرفهای شیرین که باهات داشتم میافتم
غروب! همه جا غروباش مثل هم نیست. دلگیرترین اون رو در مشهد، زادگاهم، شهری که همه ی آشناها دور هم بودند تجربه کردم. غروب مشهد آسمون قرمز میشه و غم دنیا تو دل آدم میاد. غروب تهران تو شلوغی گم میشد و به چشم نمیومد. غروب زاهدان طلایی بود با اون که یه فامیل هم تو زاهدان نداشتیم غروبش دلگیر نبود. و غروب اینجا....ببخشید انگار شما رو غروب بیشتر تاکید داشتید که من این قدر پر حرفی کردم!!!!
صدر عزیز و مهربونم سلام!
اون روز هایی هم که تو نبودی خیلی دلتنگت بودیم...
حرفهای شیرنت همیشه مستدام باد ......
ارادتمند
من نفر ۵۵۵۵ بودم .
غروب! همه جا غروباش مثل هم نیست. دلگیرترین اون رو در مشهد، زادگاهم، شهری که همه ی آشناها دور هم بودند تجربه کردم. غروب مشهد آسمون قرمز میشه و غم دنیا تو دل آدم میاد. غروب تهران تو شلوغی گم میشد و به چشم نمیومد. غروب زاهدان طلایی بود با اون که یه فامیل هم تو زاهدان نداشتیم غروبش دلگیر نبود. و غروب اینجا....ببخشید انگار شما رو غروب بیشتر تاکید داشتید که من این قدر پر حرفی کردم!!!!
سلاممممم ...
احوال شما ؟
...
آره ... باهات موافقم ... امان از این وقتهای دلتنگی !!!...
سلام
بازهم زیبا بود
پایدار باشید
به ما سری نمیزنید؟
سلام ؛زیبا بود ...
بگیر از عشق ؛هان ! پتک صفا را
بکن بر کوه نقش وفا را
زمانه ؛ خسرو ؛ شیرین ؛ محبت
برو فرهاد شو ای دل خدا را !!
موفق باشی ...
سلام..
باید اعتراف کنم که قشنگ بود..
خیلی خوب شد آهنگ وبت رو عوض کردی.. دفعه قبلی که من اومدم آهنگه اندی بود!
موفق باشی